بنچمارک یا محک زنی به مقایسه و ارزیابی عملکرد یک شرکت یا محصول با استانداردهای صنعتی یا رقبا میپردازد. این فرآیند به شرکتها کمک میکند تا نقاط قوت و ضعف خود را به طور کاملا دقیق شناسایی کنند. از بنچمارک یا محک زنی برای ارزیابی عملکرد، مقایسه با رقبا و به دست آوردن ایدههای جدید برای بهتر شدن استفاده میشود. چنانچه به دنبال جذب سرمایه گذار برای کسب و کار خودتون هستید با کارشناسان ما در ارتباط باشید.
تاریخچه بنچمارکینگ
بنچمارکینگ یک روش مقایسه و اندازهگیری عملکرد است که ابتدا در دهه ۱۹۷۰ توسط رابرت کمپل و دیوید نورمن در شرکت ایکونومتریکس معرفی شد. آنها این روش را برای مقایسه عملکرد مالی شرکتها با هدف بهبود عملکرد خود و افزایش بهرهوری ایجاد کردند. از آن زمان، بنچمارکینگ به عنوان یک ابزار مهم برای مقایسه و بهبود عملکرد در انواع مختلف سازمانها و صنایع استفاده شده است.
مزایای استفاده از روش محک زنی
همانطور که کمی پیش اشاره کردیم، این روش به شرکتها امکان میدهد تا عملکرد خود را با رقبا مقایسه کرده و از ایدههای جدیدی برای بهبود عملکرد خود الهام بگیرند. ارزیابی عملکرد با استفاده از بنچمارک یا محک زنی میتواند انگیزه شرکتها را برای بهبود عملکرد و رقابت با شرکتهای تجاری افزایش دهد. بهبود عملکرد شرکتها به واسطه استفاده از بنچمارک یا محک زنی میتواند بهبود کیفیت محصولات و خدمات ارائه شده به مشتریان را فراهم کند. این روش به مدیران و صاحبان کسب و کار کمک خواهد کرد تا تصمیمات بهتری برای بهبود عملکرد و رشد شرکت خود بگیرند.
محدودیت های بنچمارکینگ
بنچمارکینگ دارای محدودیتهایی است که باید در نظر گرفته شود. این محدودیتها عبارتند از:
انتخاب مناسب بنچمارک: انتخاب یک بنچمارک مناسب و مقایسهپذیر برای سازمان، یک چالش مهم است. باید اطمینان حاصل شود که بنچمارک انتخاب شده واقعی و قابل اعتماد است.
نبود دسترسی به دادههای کافی: برای انجام مقایسههای دقیق، نیاز به دادههای کامل و صحیح داریم. در بعضی موارد، دسترسی به دادههای کافی برای انجام بنچمارکینگ ممکن نیست.
عدم توجه به شرایط محیطی: بنچمارکینگ ممکن است به نادیده گرفتن شرایط محیطی و فرهنگی خاص یک سازمان منجر شود. بنابراین، باید این نکات را در نظر گرفت و تصمیمگیریها را با دقت انجام داد.
عدم توجه به تغییرات زمانی: توجه نکردن به تغییرات زمانی و عدم بهروزرسانی بنچمارک میتواند منجر به ارزیابی نادرست عملکرد شود. بنابراین، لازم است که بنچمارکها بهروز شوند و با تغییرات محیطی هماهنگ گردند.
عدم توجه به اهداف و استراتژیهای سازمان: بنچمارکینگ باید با اهداف و استراتژیهای سازمان همخوانی داشته باشد. در غیر این صورت، مقایسه عملکرد ممکن است نادرست باشد.
نکته طلایی: با در نظر گرفتن این محدودیتها، باید با دقت و با توجه به شرایط خاص سازمان، بنچمارکینگ را انجام داد تا به نتایج صحیح و مفید دست یافت.
مراحل معمول برای انجام فرایند محک زنی
تعیین هدف: ابتدا باید هدف محک زنی را مشخص کرد و تعیین کنیم چه جنبههایی از عملکرد شرکت یا محصول را میخواهیم ارزیابی کنیم.
انتخاب معیارها: بر اساس هدف مشخص شده، باید معیارهای مناسب برای ارزیابی انتخاب شود. این معیارها میتوانند شامل عملکرد مالی، کیفیت محصول، رضایت مشتریان و غیره باشند.
جمعآوری دادهها: برای ارزیابی عملکرد، دادههای مربوط به معیارهای انتخاب شده باید جمعآوری شود. این دادهها معمولا اطلاعات مالی، نظرسنجیها، تحقیقات بازار و غیره را دربرمیگیرند.
مقایسه و تحلیل: پس از جمعآوری دادهها، باید عملکرد شرکت یا محصول با استفاده از معیارهای انتخاب شده با دادهها و اطلاعات رقبا یا استانداردهای صنعتی مقایسه شود.
اتخاذ تصمیمات: بر اساس تحلیل دادهها، تصمیم گیری ها برای عملکرد بهتر صورت می گیرد. این تصمیمات از تغییرات در فرآیندها، تغییرات در محصول یا خدمات، تغییرات در بازاریابی و فروش و غیره تاثیر میپذیرند.
پیگیری و ارزیابی: پس از اجرای عملکردها شرکت یا محصول باید پیگیری شود تا اثربخشی تصمیمات بررسی شده و در صورت نیاز تغییرات دیگری اعمال گردد.
انواع الگوبرداری در بنچمارک
- الگوبرداری کارآمد: در این الگو، شرکتها معیارها و روشهای عملکرد خود را با شرکتهای موفق دیگر مقایسه میکنند و سعی میکنند الگوهای موفقیت آنها را برای بهبود عملکرد خود بکار ببرند.
- الگوبرداری فنی: در این نحوه الگوبرداری، شرکتها به دنبال الگوبرداری از تکنولوژیها، فرآیندها و سیستمهای فنی شرکتهای موفق دیگر هستند تا عملکرد خود را بهبود بخشند.
- الگوبرداری استراتژیک: کمپانیها با هدف قرار دادن الگوبرداری استراتژیک، ساختار سازمانی و فرآیندهای استراتژیک شرکتهای موفق دیگر را مورد توجه قرار میدهند تا با تاثیرپذیری از آنها عملکرد خود را ارتقا بدهند.
- الگوبرداری عملکرد: از عملکردهای عالی شرکتهای دیگر به منظور بهبود عملکرد کمپانی، الگوبرداری میشود.
- الگوبرداری اجتماعی و محیط زیستی: همانطور که از نام آن مشخص میشود، شرکتها به دنبال الگوبرداری از رفتارها و عملکردهای پایدار و مسئولانه سایر شرکتهای موفق هستند تا بر این اساس بتوانند کارایی و عملکرد خود را بالا ببرند.
کاربردهای واقعی بنچمارک
در حوزه مالی، بنچمارکینگ برای مقایسه عملکرد سرمایهگذاریها و صندوقهای سرمایهگذاری استفاده میشود. این کاربرد به سرمایهگذاران کمک میکند تا عملکرد سرمایهگذاریهای خود را با صندوقهای دیگر مقایسه کرده و تصمیمگیری درستتری انجام دهند.
در حوزه بهداشت و درمان، بنچمارکینگ برای مقایسه عملکرد بیمارستانها، پزشکان و سایر ارائه دهندگان خدمات بهداشتی استفاده میشود. این کاربرد به مدیران و سازمانهای بهداشتی کمک میکند تا عملکرد خود را با دیگر ارائه دهندگان خدمات بهداشتی مقایسه کرده و بهبودهای لازم را اعمال کنند. در حوزه تولید و صنعت، بنچمارکینگ با هدف مقایسه عملکرد فرآیندها، خطوط تولید و شرکتهای تولیدی به کار برده میشود. این کاربرد برای مدیران و صاحبان کسب و کار بسیار حیاتی است زیرا شرایطی را هموار میسازد تا آنها عملکرد تولید خود را با استانداردهای صنعتی و رقبا مقایسه کرده و بهبودهای لازم را در پیش بگیرند.
سخن پایانی
در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات، بنچمارکینگ برای مقایسه عملکرد شرکتهای مختلف در زمینههایی مانند سرعت ارائه خدمات، کیفیت خدمات، و هزینهها استفاده میشود. این کاربرد به شرکتها کمک میکند تا عملکرد خود را با رقبا مقایسه کرده و بهبودهای لازم را اعمال کنند. برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه با مجموعه ستارگان همراه باشید.
نظر:
نظر بدهید